نتانیاهو در لبه پرتگاه سیاسی و نظامی است!

تحلیلگر چینی معتقد است تقابل اخیر میان تهران و تل‌آویو، نه‌تنها نتیجه یک بحران نظامی بلکه بازتابی از تحولات عمیق‌تر در موازنه قدرت خاورمیانه است. در این بازی پرریسک، تصمیمات هر بازیگر می‌تواند سرنوشت منطقه را برای سال‌ها رقم بزند.

به گزارش تحریریه، خبرگزاری چاینانیوز با دونگ مان‌یوان ـ پژوهشگر ارشد مؤسسه مطالعات کشورهای در حال توسعه چین و یکی از تحلیلگران باسابقه حوزه امنیت خاورمیانه ـ گفتگو کرده و ابعاد کمتر دیده‌شده راهبرد ایران و اسرائیل در سایه درگیری‌های اخیر را بررسی کرده است.

لحظه مرگ و زندگی نتانیاهو

«ما در یکی از لحظات سرنوشت‌ساز تاریخ اسرائیل قرار داریم.» نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، این جمله را با چهره‌ای جدی و نگران بیان کرد.

کارشناس مسائل خاورمیانه، دونگ مان‌یوان، در گفت‌وگو با خبرگزاری رسمی چاینانیوز چین به‌صراحت تأکید کرد: «این لحظه نه‌تنها نقطه عطفی سرنوشت‌ساز برای امنیت ملی اسرائیل به شمار می‌آید، بلکه برای نتانیاهو نیز حکم بزنگاه مرگ و زندگی سیاسی‌اش را دارد.»

حمله ناگهانی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نه‌تنها افسانه شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل را فرو ریخت، بلکه دولت نتانیاهو را با بحرانی بی‌سابقه مواجه ساخت.

نتانیاهو در لبه پرتگاه سیاسی و نظامی است!

سرباز اسرائیلی در حال گشت‌زنی در کیبوتص «بئری» پس از حمله روز هفتم اکتبر حماس

دونگ مان ‌یوان در تحلیل خود توضیح داد «در داخل اسرائیل، خشم عمومی مردم همچنان در حال افزایش است. کوتاهی بزرگ دستگاه‌های امنیتی، فشار متحدان افراط‌گرای راست‌گرا برای نابودی کامل حماس، و چندین پرونده باز مربوط به اتهامات فساد، همگی نتانیاهو، این سیاستمدار کهنه‌کار را در تنگنا قرار داده‌اند.

او ناچار است با اتخاذ موضعی تهاجمی در سیاست خارجی، افکار عمومی داخلی را منحرف کند. حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران همزمان نشان‌دهنده عزم او برای دفاع از امنیت ملی است و هم راهی برای جلب رضایت نیروهای تندرو در داخل اسرائیل.»

نکته قابل توجه این است که اسرائیل، پیش از عملیات اخیر، تنها به ایالات متحده اطلاع داده بود، نه اینکه رسماً اجازه گرفته باشد.

کارشناسان می‌گویند این تفاوت ظریف در موضع‌گیری دیپلماتیک، بازتابی از تغییرات عمیق در روابط میان آمریکا و اسرائیل است.

در حالی که دولت ترامپ به‌دنبال خروج از خاورمیانه و تمرکز بر منطقه هند-پاسیفیک است، نتانیاهو همچنان بر سیاست «اول اسرائیل» اصرار دارد، حتی اگر این سیاست باعث برهم خوردن برنامه‌ریزی‌های راهبردی آمریکا شود.

دوراهی دشوار ایران

به اعتقاد این تحلیلگر، در برابر حملات هوایی اسرائیل، واکنش تهران توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. دولت ایران اکنون در موقعیتی دشوار قرار دارد: از یک سو باید موضعی قاطعانه اتخاذ کند تا اعتبارش را حفظ کند، و از سوی دیگر باید از گسترش بی‌رویه تنش که می‌تواند ثبات داخلی را به خطر بیندازد، جلوگیری کند.

دونگ مان‌یوان معتقد است: «جنگ تمام‌عیار با منافع اصلی ایران همخوانی ندارد.» دولت ایران، استراتژی «ثبات‌گرایی» را دنبال می‌کند و هدف اصلی‌اش رفع تحریم‌های بین‌المللی و بهبود معیشت مردم است. در این شرایط، اقدامات تلافی‌جویانه احتمالی ایران محدود و کنترل‌شده خواهد بود: تمرکز بر اهداف نظامی اسرائیل و پرهیز از حمله به زیرساخت‌های غیرنظامی، برای کاهش فشارهای بین‌المللی.

با این حال، توانایی تلافی ایران، دیگر مانند گذشته نیست. «با تضعیف محور مقاومت و فروپاشی نفوذ دولت اسد در سوریه، ایران دیگر آن پایگاه‌های نزدیک به مرزهای اسرائیل در لبنان و سوریه را ندارد تا از آنجا حمله کند. در حال حاضر، ایران عمدتاً متکی به موشک‌های بالستیک با برد ۲۰۰۰ کیلومتر و پهپادهاست. این ابزارها امکانات محدودی در اختیار ایران می‌گذارند و امکان اجرای عملیات‌های پیچیده‌ای همچون ترورهای هدفمند، مانند آنچه اسرائیل انجام می‌دهد، برای تهران فراهم نیست.»

در نهایت، شدت و گستره واکنش ایران، مستقیماً به میزان خسارتی که در حمله اخیر اسرائیل متحمل شده است، بستگی دارد.

نتانیاهو در لبه پرتگاه سیاسی و نظامی است!

جنگ در سایه‌ها

در پس این رویارویی آشکار نظامی، جبهه‌ای پنهان‌تر و بسیار مرموزتر نیز وجود دارد. در سال‌های اخیر، دانشمندان هسته‌ای ایران پی‌درپی هدف ترور قرار گرفته‌اند و تأسیسات هسته‌ای نیز با «حوادث» مکرر مواجه شده‌اند—و بیشتر این رویدادها به یک مظنون اصلی ختم می‌شوند.

دونگ مان‌یوان می‌گوید: «تقریباً همه این عملیات‌ها کار اسرائیل است. آنها وقتی نمی‌توانند تأسیسات زیرزمینی ایران را از کار بیندازند، مستقیماً افراد کلیدی را هدف می‌گیرند. این نوع ضربه‌های نامتقارن، گاهی حتی مؤثرتر از حملات نظامی آشکار عمل می‌کند.»

برای نمونه، در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۰، محسن فخری‌زاده، دانشمند ارشد فیزیک هسته‌ای ایران، در حالی که در نزدیکی پایتخت، تهران، با خودرو در حال تردد بود، هدف سوءقصد قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت. ایران به‌وضوح انگشت اتهام را به سوی اسرائیل نشانه رفت و این رژیم را مسئول ترور دانست، اما طرف اسرائیلی در قبال این اتهامات، طبق معمول، هیچ واکنش مستقیمی نشان نداد.

این ترور ضربه‌ای جدی به برنامه هسته‌ای ایران وارد کرد و به‌نوعی ستون فقرات علمی آن را تضعیف کرد.

کارشناسان بر این باورند که در مقایسه با حملات هوایی پر سر و صدا، این‌گونه عملیات‌های مخفیانه دارای مزایای منحصر به‌فردی هستند: از یک سو می‌توانند بدون جلب توجه گسترده، روند پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را مختل کنند، و از سوی دیگر، از تشدید درگیری نظامی همه‌جانبه نیز جلوگیری می‌کنند.

نکته مهم‌تر این است که دولت اسرائیل همواره از سیاست «نه تأیید، نه تکذیب» پیروی می‌کند؛ این ابهام حساب‌شده، فضای مانور و انعطاف‌پذیری دیپلماتیک برای تداوم چنین عملیات‌هایی را فراهم می‌سازد.

دوراهی راهبردی آمریکا

ایالات متحده، به‌عنوان «مهم‌ترین متحد اسرائیل»، در بحران کنونی با وضعیتی دشوار و مبهم روبه‌روست: از یک‌سو، نمی‌تواند به‌طور مؤثر مانع اقدامات اسرائیل شود، و از سوی دیگر، مایل نیست وارد گرداب جنگی گسترده گردد.

استراتژی خاورمیانه‌ای دولت ترامپ اکنون در آستانه یک تغییر اساسی قرار دارد. با توجه به انتقال تمرکز راهبردی واشنگتن به منطقه هند-آرام (ایندو-پاسیفیک)، آمریکا تمایل دارد هرچه سریع‌تر از بحران‌ها و تعهدات خاورمیانه‌ای خود خارج شده و منابع خود را به رقابت با قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه چین، اختصاص دهد.

«پایه‌های راهبردی روابط آمریکا و اسرائیل همچنان محکم است، اما در سطح تاکتیکی، اختلاف‌نظرهای قابل توجهی وجود دارد. آمریکا ترجیح می‌دهد از طریق فشار دیپلماتیک، ایران را وادار به کنار گذاشتن برنامه هسته‌ای‌اش کند، نه از مسیر درگیری نظامی.»

این تغییر مسیر راهبردی، پیش‌تر در بحران اوکراین نیز آشکار شده بود و اکنون در خاورمیانه، بار دیگر خود را نشان داده است.

اما به گفته دونگ مان‌یوان، «نتانیاهو دیگر طاقت صبر کردن نداشت.» اقدام غافلگیرکننده و تهاجمی او نه‌تنها برنامه‌های راهبردی آمریکا را برهم زد، بلکه شکاف‌های پنهان میان متحدان دیرینه را نیز نمایان کرد.

بحرانی که بذر آن کاشته شده است

در کوتاه‌مدت، به نظر می‌رسد که وضعیت خاورمیانه ممکن است وارد چرخه‌ای از «تلافی محدود – توقف – تلافی مجدد» شود.

بر اساس اطلاعات منتشرشده از سوی مقامات عمانی، دور جدید مذاکرات هسته‌ای میان آمریکا و ایران که قرار بود در ۱۵ ژوئن در عمان برگزار شود، لغو شده است؛ تمامی طرف‌ها اکنون مشغول بازنگری در مواضع خود و ارزیابی دوباره شرایط هستند.

دونگ مان‌یوان تحلیل می‌کند که نخستین دور پاسخ تلافی‌جویانه ایران ممکن است بر اهداف نظامی اسرائیل متمرکز شود و از موشک‌های بالستیک و پهپادها برای انجام حملات دقیق استفاده گردد؛ در مقابل، اسرائیل سامانه‌های پدافند هوایی خود را تقویت خواهد کرد و همزمان فشار نظامی خود بر ایران را حفظ می‌کند.

به گفته او، چنین وضعیت «درگیری بدون شکستن کامل روابط» ممکن است برای چند هفته ادامه یابد، تا زمانی که هر دو طرف راهی برای عقب‌نشینی آبرومندانه بیابند.

نتانیاهو در لبه پرتگاه سیاسی و نظامی است!

ویرانه‌های تل‌آویو - 25 خرداد 1404

تغییری ژرف در ساختار ژئوپلیتیکی منطقه

در چشم‌انداز بلندمدت، این بحران بازتابی از تحولات بنیادین در نظم منطقه‌ای خاورمیانه است.
با کاهش نفوذ محور مقاومت، اسرائیل به یک موقعیت راهبردی نسبی برتری یافته است. با این حال، تضاد اصلی همچنان بدون راه‌حل باقی مانده است:

  • ایران هیچ‌گاه از توانمندی‌های هسته‌ای خود چشم‌پوشی نخواهد کرد؛
  • و اسرائیل نیز به‌هیچ‌وجه وجود یک ایرانِ دارای ظرفیت تولید سلاح هسته‌ای را تحمل نخواهد کرد.

دونگ مان‌یوان هشدار می‌دهد: «اگرچه عملیات نظامی امروز ممکن است به‌طور موقت پایان یابد، اما بذر بحران بعدی همین حالا کاشته شده است.»

در حالی‌که صدای دعوت به آرامش و صلح همچنان شنیده می‌شود، خاورمیانه ـ این سرزمین باستانی و پرتلاطم ـ بار دیگر در چهارراه جنگ و صلح ایستاده است؛ جایی که درهم‌تنیدگی منافع راهبردی بازیگران بزرگ، دیپلماسی را در سایه قرار داده و آینده منطقه را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.

*متن فوق صرفا ترجمه گزارش رسانه چینی است

پایان/

۲۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 32766

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 7 =